سرمایه گذاری|کسب و کار| کسب ثروت | عشق | موفقیت | روابط عاطفی|‌ محصولات آموزشی | دوره‌ آنلاین | قانون جذب

معنویت

معنویت
چکیده این مطلب : انتشار : 1396/04/01 10 نظر

معنویت چیست؟ چگونه ایجاد می شود؟

 

آیا معنویت قطعه ای ازیک پازل است که باید به سازمان اضافه شود و در جای خود قرار گیردویا یک حلقه مفقوده است که باید ایجاد شود تایک فرد یا سازمان کامل شود.
آیا معنویت عنصری مستقل است که می توانیم آن را با سنجاق به خودمان و سازمانمان متصل کنیم  و یا مانند یک آمپول مولتی ویتامین و یا سرم آن را به جان خودمان ویا بدنه تشکیلات تزریق کنیم؟

 

معنویت چیست؟ چگونه ایجاد می شود؟

مقاله مرتبط : معنویت درمانی

آیا معنویت قطعه ای ازیک پازل است که باید به سازمان اضافه شود و در جای خود قرار گیردویا یک حلقه مفقوده است که باید ایجاد شود تایک فرد یا سازمان کامل شود.
آیا معنویت عنصری مستقل است که می توانیم آن را با سنجاق به خودمان و سازمانمان متصل کنیم  و یا مانند یک آمپول مولتی ویتامین و یا سرم آن را به جان خودمان ویا بدنه تشکیلات تزریق کنیم؟


 

به راستی معنویت چیست ؟

 

دقت در معنی لغوی این واژه ، حقایقی را آشکار  می کند .
معنویت از ماده ((عنی یعنی، معنی)) است . یعنی آنچه که از لفظ اراده شده است 
در توضیح این نکته باید گفت :
الفاظی وضع شده اند ، (واژه هایی را تعیین کرده اند) که همه جا به کار می روند . این الفاظ ظاهر و آشکارند ولی معنی و واقعیتی دارند که غیر از این واژه هاست و آن اصل و حقیقت است و این لفظ اشاره و علامت است که ذهن را متوجه آن حقیقت کند  می کند. این ها ظاهرند ولی معنی باطن است. الفاظ بدون معنی ، مهمل و بیهوده اند و ارزشی ندارند مثل واژه عسل و حلوا که به تنهائی  دهان را شیرین نمی کند . لفظ زیبا و قشنگ، لذ تی برای انسان ندارد. واژه قدرت و علم( بدون آن باطن) فایده و ارزش و اثری ندارد. اصل آن باطن است که غیب است ولی موٌثر و لذت بخش ومقصود اصلی ... است و در یک کلام آن حق است و این ظاهر ها مثل کف روی آب اند.
کذلک یضرب ا... الحق و الباطل فاما الزّبد فیذهب جفاء و امّا ما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب ا... الامثال.(1)
خداوند، حق و باطل را چنین مثل می زند – اما کفها به بیرون پرتاب می شوند، ولی آنچه به مردم سود می رساند( آب یا فلز خالص) در زمین می ماند، خداوند اینچنین مثال می زند.
وقتی از معنویت سخن می گوییم مقصودمان این است که همه این عالم مادی مثل الفاظ کلمات اند و یک باطن دارند که آن حق است و موٌثر و اصل و عاقل کسی است که  از این پوسته ظاهر عبور کند و به مغز و اصل برسد و با چشم عقل ببیند و باور کند که در ورای  این جلوه های ظاهری و الفاظ حقایقی وجود دارد .

مقاله مرتبط : هفت قانون معنوی موفقیت 


1- سوره مبارکه رعد آیه 17

 

مقاله مرتبط : روش قرآن در روان درمانی
معنویت در قرآن

 

 

اولین صفت متقین که در سومین آیه دومین سوره  قرآن بیان شده است این است:
((الذین یوٌمنون بالغیب)) : متقین کسانی هستند که غیب را باور دارند.
غیب همان معنی است . معنویت یعنی شناخت و باور داشتن حقیقت بی انتهای هستی و هماهنگی و تنظیم همه حرکات و رفتار ها بر اساس آن واقعیت اصیل.
معنویت یعنی رسیدن به حقیقت جهان که معشوق بی نهایت زیبا از بعد شدت و مدت و مطلوب وجودی انسان است.
معنویت یعنی دلبستگی، عشق حقیقی به اصل و ریشه و مادر ووطن؛ مادری فراتر از والده که از او متولد شده ایم و وطنی وسیع تر از این مرزهاو خطوط فاصلی که حکومت ها ترسیم کرده اند که : ((حب الوطن من الایمان)).
حقیقت آن است که معنویت چیزی جدای از باور ها ، اندیشه ها و رفتارهای فردی و اجتماعی نیست ، معنویت همانند روح است در بدن که در هر جزء جزء باید باشد و  هر جایی که نباشد مرده است اگر چه حرکت مادی فیزیکی داشته باشد.

 

معنویت رنگ و بوی خداست ((و هو معکم اینما کنتم)) (( و اینما تولو فثمّ وجه الله)).
معنویت یعنی سیراب شدن جان بی نهایت طلب و آرام شدن قلب مضطرب .
معنویت یعنی تمامی زیبایی ها از نظر کمیت و کیفیت و زمان و طول و عرض .
معنویت یعنی خدمت عاشقانه خالصانه به خلق خدا بدون توقع و چشم داشت.

 

رابطه معنویت و قرآن :
نگاه قرآن به معنویت یک راهبرد ویک رکن زیر بنایی در تقابل ونبردبین جبهه حق با جبهه کفر مطرح است ؛تا جا یی که در ترسیم نبرد نامتقارن ودر فرآیند افزایش وموازنه قدرت در جهت تفوق بر دشمن ، ضمن تاکید بر عوامل سخت افزاری ، دو مرحله نرم افزاری وفوق نرم افزاری را نیز مورد توجه قرار می دهد. قرآن کریم با فرمان   ((واعدوالهم مااستطعتم من قوه ))، پس از توجه دادن به عوامل سخت افزاری برعوامل نرم افزاری در تغییر موازنه نیز تاکیدکرده ، در گام اول می فرماید :(( ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا ماتین ))در این بیان به این معادله توجه می دهد که اگر در جبهه حق ،سه عنصر ایمان ،بصیرت وصبر تعبیه شود ،توان این جبهه  براساس یک قاعده کلی وثابت ،یک به ده افزایش پیدا می کند .
در مرحله فوق نرم افزاری نیز می فرماید :
((بلی ان تتقوا وتصبروا ویاتوکم من فورهم هذا یمدد کم ربکم بخمسه
آلاف من الملائکه مسومین ))
حاکمیت تقوی وبه دنبال آن ،تعمیق معنویت ،ظر فیت وتوانایی لشکریان جبهه حق را به صورت تصاعدی ،در حد بسیار قابل توجهی افزایش می دهد که یکی از مهمترین نمونه های بارزآن امدادهای غیبی ونصرت های فوق العاده الهی است .

نقش کاربردی معنویت


 در ارزیابی نقش معنویت ،اگر چه عوامل سخت افزاری مانند تجهیزات و مهمات ،به ویژه به کارگیری فن آوری در جای خود بسیار موثرند با توجه به تاکیدات قرآن وروایات وتجربه ملموس در صدر اسلام ودوران معاصر،مشخص می شود جایگاه معنویت وانگیزه عالی در مقایسه با دیگر عوامل موثر در جبهه حق ،بسیار تعیین کننده تر وتاثیر گذارتر است به عبارت دیگر می توان اذعان داشت که عنصر معنویت در معادلات ،نسبت به دیگران عوامل ،به عنوان موتور محرکه عوامل سخت افزاری است

مطالب مرتبط

نظرات

Danielweelm
۱۳۹۷/۰۳/۳۱۰۰
پاسخ

kamagra oral jelly come si usa kamagra kamagra oral jelly usa 

Lukpseuch
۱۳۹۶/۱۲/۰۸۰۰
پاسخCapsulas Propecia Generico [url=http://cialicheap.com]cheap cialis[/url] Flucort Propecia Generique France Priligy 30 Mg Vademecum
JustDinue
۱۳۹۶/۱۰/۲۱۰۰
پاسخPropecia For Sale Without Prescription Provera Shop Propecia Shedding [url=http://costofcial.com]cialis[/url] Tadalis Sx Soft Online Discount Minoxidil Propecia 1mg Viagra No Perscription Meilleur Site Pour Commander Cialis viagra cialis Acquistare Levitra Bayer Revatio Order http://costofcial.com - cialis Zithromax Cost Walmart
فرزاد منصوری
۱۳۹۶/۰۴/۰۹۰۰
پاسخ شاید بتوان گفت که امیدبخش ترین آیه قرآن، این آیه است:
«و لسوف یعطیک ربک فترضی»
(و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی)
وقتی انسان گمان داشته باشد که در آینده نعمتی نصیب او خواهد شد که از آن لذّت می برد و بهره مند می شود، از این اندیشه، احساس خوب و حالت مطلوب و شیرینی به وی دست می دهد که ما آن را ”امید و رجاء” می نامیم.
پرهام تهماسب
۱۳۹۶/۰۴/۰۵۰۰
پاسخ سلام استاد عزیزم
عاااااااللییییییییییی بود
من همیشه دوست داشتم مفهوم معنویت رو بدونم
هروقت قرآن میخوندم دوست داشتم معنیشم بخونم .
چون می دیدم آدمایی هستن قرآن رو بدون اینکه هیچ معنی ای ازش بدونن میخونن.یا اینکه اصلا هیچی از این کتاب مقدس نمیدونن اما بهش اعتقاد دارن و بخاطر همی برا اثبات کارای خودشون وسیله ای قرار میدادن که بقیه بفهمم که کارشون درسته
یا حتی با این کتاب مقدس بنده های خدارو نفرین میکردن. یا برای اینکه دیگران بفهمن راستگو هستن به این کتاب قسم میخوردن.
من به چشم میدیم آدما با اینکه قران میخوندن اما همیشه ناراحت پر استرسن
میدیدم ادمایی که به خدا اعتقاد دارن اما به خدا کفر میگفتن. نا امید میشدن. بد دیگران رو میخواستن و خیلی چیزای دیگه…..این برا من قابل قبول نبودو نیست.
با اینکه کم قران میخوندم اما میدونستم پر معنی و پر محتواست و همیشه از خدا میخواستم کمکم کنه مفهوم قران بدونم . و تلاش کردم … و خدا هم بهم کمک کرد. یکیش اینکه شمارو وارد زندگیم کرد
هرچند بازم خیلی چیزا مونده از قران و جهانو خدا بدونم اما تمومه تلاشمو میکنم با توکل به خدا به هدفم برسم.امیدوارم بشه شما همه سوره هارو خط به خط تفسیر کنید .خیلی دوست دارم از نمازو حجاب زن بیشتر بدونم. و ازتون میخوام مارو بیشتر از قران و گفته هاش آگاه کنی.
خیلی دوستون دارم و بی نهایت ازتون ممنونم
امیدوارم همیشه شاد موفق سربلند و در پناه حق باشید.
فرنوش بهمنش
۱۳۹۶/۰۴/۰۵۰۰
پاسخسلام خدمت استاد عزیز وهمه دوستان
همیشه دوست داشتم بدونم خدا چی توی قرآن گفته وچون معنیش رو نمیدونستم واخیرا هم بخاطر جو جامعه از عربی بدم اومده بود وبرای همین به همه چیز شک کرده بودم ولی بقول استاد شک اولین قدم واسه یقینه ومن خدارو شکر میکنم که تونستم استاد رو پیدا کنم چون همش پیش خودم میگفتم اگه واقعا قرآن نجات دهنده ست، پس چرا ما نجات پیدا نکردیم؟وچرا اینقدر همش ناراحتیم.چون از نظر من یک ناجی باید از همه جهات چه معنوی وچه مادی به من کمک کنه برای همین کلا منکر همه چیز شده بودم تااینکه یبار استاد توی یکی از فایلاشون گفتن خداتوی قرآن گفته ما هرکه را که خودش بخواهد نجات میدهیم واز فرق یرید ویشا “صحبت کردن ومن فقط همین دوتا کلمه رو آویز گوش خودم کردم وهرجا توی قرآن این دوتا کلمه رو میدیدم کلی واسه خودم تفسیرش میکردم وذوق میکردم از دونسته های جدیدم وشاکرخدا میشدم ازینکه فهمیده بودم خدا هیچ فرقی بین بنده هاش نمیزاره ولی حق انتخاب به اونها داده که میخوان خوشبخت باشن یا بدبخت؟واگه من بخوام توی هرراهی باشم اون همه جوره پشتمه چه به نفعم باشه وچه به ضررم چون قانون خدااینه ومنم چون مثل خیلیها ناآگاهانه داشتم خلاف جهت رو میرفتم تصمیم گرفتم که آگاهانه بسمت خواسته هام برم چون حق طبیعیه منه وخدا منو آفریده تا به پیشرفت جهان کمک کنم. بازم از استاد عزیز سپاسگزارم که تونست باتفسیر درست فقط یک جمله از قرآن به من امید بده واینکه من بعد سالها با قرآن آشتی کنم. از خدا میخوام کمکم کنه بتونم هرچه زودتر محصولات قانون آفرینش رو تهیه کنم وبااینکه توی همه حوضه ها مشکل دارم اول بتونم با قوانین قرآنی این دنیا آشنا بشم ورشدکنم چون فکرمیکنم وقتی فهم درست فقط یک آیه چه تغییر عظیمی درمن داشت مصمم میشم تمام قرآن رو مفهومی یاد بگیرم وتوی زندگیم بکار بگیرم تا بتونم منم جزو انسانهایی باشم که هم دراین دنیا وهم دردنیای آخرت خوشی وسعادت رو تجربه کرده باشم.بازم هم ازخدا وهم استاد عزیز وگروه خوبشون هزاران بار سپاسگزارم
مینا کرباسی
۱۳۹۶/۰۴/۰۴۰۰
پاسخبزرگترین معجزه من لحظه ای بود که صدایه شمارو شنیدم.وواقعا ناراحت شدم بخاطر لحظه هایی که میتونستم خوش باشمو ناراحت بودم.ولی خیلی دوست دارم یکی مثله شما بشینه روبروم در تک تک تصمیمهایه زندگیم راهنماییم کنه.کااااش میشد.دوستون دارم
ناهید حاجی بابایی
۱۳۹۶/۰۴/۰۳۰۰
پاسخسلام استاد
خیلی وقت ها تو زندگی من پیش اومده که میبینم زندگیم داره میفته روی غلتک حسابی خوشحال میشم و خدارو شکر میکنم ولی دقیقا همون موقع یه اتفاق بد برام میفته و همه چیز خراب میشه جوری که الان یجوری توی ذهنم برنامه ریزی شده که نباید بابت چیزی ذوق کنی و خوشحال باشید و دقیقا بعد ازاین تفکرات دیگه همیشه پشت سر هم اتفاقات خوب برام افتاده و دقیقا هر موقع که خواستم بابت اون خداروشکر کنم خراب شده شما توجیهی برای این اتفاقات که توی زندگی من افتاده دارید؟ چون این کاملا خلاف قانون شکر گزاریه خواهش میکنم راهنمایی کنید..
سعید خلیلی
۱۳۹۶/۰۴/۰۳۰۰
پاسخچند آیه زیبا :
گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
“قطعا با هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
*
گفتم: واقعا؟!
گفت: «فإنَّ مع العسر یسرا»
حتما با هر سختی، آسانی است.(انشراح/7)
*
گفتم: خب خسته شدم دیگه…
گفت: «لاتـقـنطوا من رحمة الله»
از رحمت من ناامید نشو.(زمر/53)
*
گفتم: انگار منو فراموش کردی!
گفت:«اذکرونی اذکرکم»
منو یاد کن تا یادت باشم.
*
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟!
گفت: « وَ ما یدریک لَعلَّ السّاعة تکون قریبا»
تو چه می دانی، شاید موعدش نزدیک باشد.(احزاب/63)
«انّی اعلم ما لاتعلمون»
من چیزایی میدونم که شما نمی دونید.(بقره/ 30)
*
گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک، خیلی دوره! تا اون موقع چی کار کنم؟
گفت: « و اتّبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله»
حرف هایی که بهت زدمو گوش کن، و صبر کن ببین چی حکم می کنم.
(یونس/ 109)
*
ناخواسته گفتم: الهی و ربّی من لی غیرک (خدایا آخه من غیر تو کیو دارم؟!)
گفت: «الیس الله بکاف عبده»
من هم برای تو کافی ام.(زمر/36)
*
سلام . نگو که دستم بنده بیخیالی نکن بفرس برای همه دوستانت
مرضیه محمدی
۱۳۹۶/۰۴/۰۲۰۰
پاسخخیلی جالب بود ، ان شاالله خدا همه ی ما رو حفظ کنه ،و در خواست هامون رو اجابت کنه

خبرنامه سایت

با عضویت در سایت از مطالب ویژه ، آخرین اخبار ، دانلودهای رایگان و امکانات ویژه بهره مند شوید

به جمع کاربر ما بپیوندید