چکیده این مطلب : انتشار : 1396/04/01 1 نظر اینکه یاد بگیریم دیگران را چگونه متقاعد کنیم، خیلی جاها به کارمان میآید. یک وقت لازم است رئیستان را با زبان متقاعد کنید که روی فلان پروژه سرمایهگذاری کند، گاهی هم پیش میآید که با زبان خوش از یک بچه مهدکودکی بخواهید قبل از خواب مسواک بزند یا کسی که قصد خودکشی دارد را از لب سکوی مترو به عقب فرابخوانید.
اینکه یاد بگیریم دیگران را چگونه متقاعد کنیم، خیلی جاها به کارمان میآید. راز متقاعد کردن افراد-یک وقت لازم است رئیستان را با زبان متقاعد کنید که روی فلان پروژه سرمایهگذاری کند، گاهی هم پیش میآید که با زبان خوش از یک بچه مهدکودکی بخواهید قبل از خواب مسواک بزند یا کسی که قصد خودکشی دارد را از لب سکوی مترو به عقب فرابخوانید. اگر بدانید چطور این زبان را در کام خود بچرخانید که حرفهایتان متقاعدکننده باشد، خرتان از پل خواهد گذشت. پس بیمعطلی با ما باشید با 15 راز افرادی که متقاعد کردن دیگران را خوب بلدند.راز متقاعد کردن افراد
اصولا به کسی میگویند آدم خوش سر و زبان که قادر باشد با چهار کلام حرف زدن آدمهای دیگر را متقاعد کند کاری که او میخواهد را انجام دهند. سلاح مخفی این افراد «فرو کردن خود در دل دیگران» است. با همین زبان 10 سانتیمتریشان کاری میکنند که نه تنها شیفتهی نظراتشان بشوید، بلکه کشته و مردهی خودشان هم بشوید. لابد میپرسید رازشان چیست؟
1-برای متقاعد کردن مخاطب خودشان را میشناسند
آدم خوش سر و زبان مخاطب خودش را مثل کف دستش میشناسد و از این شناخت برای صحبت کردن به زبان او استفاده میکند. راز متقاعد کردن افراد-اگر بداند طرفش خجالتی است با لحنی آرام سر صحبت را باز میکند و اگر بداند مخاطبش پر جنب و جوش و قاطی پاتی است، پرحرارت سخن میراند تا او را متقاعد کند. موقع گفتگو هر کسی قلق خودش را دارد و به کار گیری ظرافت در این راه باعث خواهد شد حرفهایتان راهی به گوش دیگران پیدا کند.
2-با آدمها اتصال برقرار میکنند تا متقاعد کردن یاد بگیرنند

اگر مردم بدانند شما چه جور آدمی هستید، امکان اینکه حرفی را ازتان قبول کنند و شما بتوانید آنها را متقاعد کنید، خیلی بیشتر است. تحقیقاتی در همین زمینه در دانشگاه استنفورد برگزار شد و از دانشجویان خواسته شد تا در سر کلاس با یکدیگر به توافقاتی برسند. ابتدا، بدون ارائه هیچگونه دستورالعملی، دانشجویان موفق شدند در 55 درصد از مذاکرات به توافق برسند. اما پس از اینکه به دانشجویان گفته شد قبل از هر گونه مذاکره، پیشزمینهای از شخصیت خود را به طرف مقابل ارائه دهید، این میزان به 90 درصد افزایش پیدا کرد.راز متقاعد کردن افراد
نکتهی کلیدی در اینجا این است که از گیر افتادن در پس و پیش بحث خودداری کنید. کسی که دارید باهاش صحبت میکنید یک آدمیزاد است، نه یک حریف یا سیبل تیراندازی. فارغ از اینکه محتوای گفتگویتان تا چه حد متقاعد کننده باشد، اگر نتوانید با طرف مقابل یک رابطهی آدمیزادی تشکیل بدهید، حرفتان هیچ اثری در او نخواهد داشت.
3-برای متقاعد کردن ،سعی نمیکنند حرفشان را زورکی به کرسی بنشانند
آدمهایی که راز متقاعد کردن دیگران و اصول تاثیرگذاری را خوب میدانند، اهل زورتپان کردن نظراتشان در حلق دیگران نیستند، در عوض با آرامش و اعتماد به نفس، پرده از روی ایدههایشان برمیدارند. حرفی که قرار باشد به زور داد و قال به کرسی بنشیند مفت نمیارزد. شیوهی «الان حالیات میکنم حق با کیه» در بهترین حالت باعث جیم شدن طرف مقابل خواهد شد.
آدم خوش سر و زبان در گفتگو زیادهخواه نیست. حواسش هست که برای حفظ جایگاه فتیلهی خود را بالا نکشد، چرا که میداند زیرک بودن در این است که در دراز مدت قلب آدمها را تسخیر کنی، نه اینکه با بحث کردن فتیلهپیچشان کنی. اگر در بحثی بودید که بالا گرفت، سعی کنید اعتماد به نفس خودتان را حفظ کنید اما آرامشتان را از دست ندهید. عجول نباشید و لجاجت را کنار بگذارید. مطمئن باشید که اگر ایدهتان واقعا خوب است، کافی است به دیگران وقت بدهید تا آن را به درستی درک کنند.
مقاله مرتبط: قانون جذب عشق
4- برای متقاعد کردن مثل موش ترسو نیستند
طرف دیگر بوم این است که ایدهی خودتان را با ترس و لرز بهصورت سؤالی مطرح کنید یا طوری آن را بیان کنید که انگار مستلزم تأیید دیگران است. اگر آدم خجالتیای هستید سعی کنید ایدههایتان را به شکل خبری و یا «دانستنیهای جالب» بیان کنید تا مخاطبتان را به فکر فرو ببرد. شاخ و برگهای اضافی را هم از حرفهایتان هرس کنید. کجای «به نظر من» یا «امکانش هست که» باعث خواهد شد حرفهای شما ترغیبکنندهتر به نظر برسند؟
5-از زبان بدن مثبت برای متقاعد کردن استفاده میکنند

اگر میخواهید موقع صحبت کردن ذهن آدمها را درگیر خودتان بکنید، بد نیست از حرکات و حالات بدن و لحن صدای خود آگاه باشید. استفاده کردن از لحن مشتاقانه، باز کردن دستها از یکدیگر، حفظ ارتباط چشمی و متمایل کردن بدن به سمت فردی که دارد صحبت میکند، همگی از مثالهای زبان بدن مثبت به شمار میروند. زبان بدن مثل زیرنویسی برای حرفهای شما عمل میکنند. اگر این زیرنویس با صحبتهایتان هماهنگ باشد، شنونده مجذوب صحبت کردن شما خواهد شد و حرفهایتان راحتتر متقاعدش خواهند کرد. پس یکی از رازهای خوش سر و زبانی این است که «چگونه گفتن از چه چیزی گفتن مهمتر است».
6-برای متقاعد کردن دیگران واضح و دقیق حرف میزنند
آدم خوش سر و زبان قادر است محتویات داخل ذهنش را خیلی سریع و واضح برای دیگران بیان کند نه اینکه پت پت کند و حرفهای اضافه بزند. اگر به چیزی که بر زبان میآورید به خوبی احاطه داشته باشید، آنگاه توضیح دادن آن به کسی که با آن موضوع آشنا نیست، کار چندان سختی نخواهد بود. یعنی باید چنان به سوژهی مورد بحثتان مسلط باشید که حتی بتوانید آن را به یک بچهی دماغو هم توضیح بدهید.
خود اورجینالشان هستند. اصل بودن و راستگویی از ملزومات خوش سر و زبانی است. جنس قلابی مشتری ندارد. آدمها مجذوب کسانی میشوند که جنس اصل هستند. به جنس اصل است که میتوان اعتماد کرد چه میخواهد آدم باشد چه چرخگوشت. نمیدانم چطور میتوان به کسی اعتماد کرد که واقعا مشخص نباشد چه جور آدمی هست و چه احساساتی دارد.
آدم خوش سر و زبان خودش را میشناسد و به اندازهی کافی هم به خودش اعتماد به نفس دارد که از بیان کردن درونیاتش خجالت نکشد. اگر سعی کنید تمرکزتان را بگذارید روی چیزهایی که شما را به عنوان یک فرد خوشحال میکنند، صد برابر جذابتر و خوش سر و زبانتر از آن زمانی خواهید شد که زور بزنید کس دیگری باشید تا بلکه نگاه مردم را به خود جلب کنید.
8-نظرات دیگران را تصدیق میکنند

یکی از تاکتیکهای قدرتمند خوش سر و زبانی این است که در جایی از بحث و گفتگو نظرات طرف مقابل را تصدیق کنید. به هر حال بیعیب و خطا که نیستید و در جاهایی از بحث ممکن است حق با دیگری باشد. تصدیق کردن نظر طرف مقابل، نشانهی روشنفکری و ارادهی نیکو برای بهتر شدن است. اگر بر خلاف کوالا که به درخت میچسبد، با سماجت به حرفتان نچسبید، در واقع دارید به مخاطبتان میگویید که عمیقا برایش ارزش قائلید. آسمان به زمین نمیآید اگر وسط بحث به جای پارازیت-وِل-دادنهایی نظیر «اوکی، حتما درست میگی!» برگردید و صادقانه بگویید «حق با توئه. منطقی بود حرفت».
حرف زدن مثل پینگپُنگ میماند. خیلی وقتها هم سرویس حریفان در زمین شما میخوابد. هیچ پینگپنگبازی هر روز از خواب بلند نمیشود به امید اینکه تا آخر عمرش بقیه را 21-0 شکست بدهد. آدم خوش سر و زبان بازندهی بدی نیست که هر وقت حریفش از او امتیاز گرفت راکت را بکوبد روی میز.
9-سؤالهای خوبی برای متقاعد کردن میپرسند
یکی از بزرگترین اشتباهات آدمها در حین صحبت کردن این است که به جای خوب گوش کردن به حرف طرف مقابل، حواسشان به این است که هنوز جملهی یارو به انتها نرسیده، عینهو اژدر زیردریایی حرف خودشان را وِل بدهند. گوششان هیچ ایرادی ندارد؛ در واقع تک تک کلمات را خیلی خوب میشنوند، اما صبر نمیکنند تا معنی آنها را هم آنالیز کنند.
راه آسانی که برای مهار اژدر وجود دارد این است که میان حرفهای طرف، راجع به چیزهایی که میگوید از او سؤال بپرسیم. آدمها ناراحت میشوند که بفهمند به حرفهایشان گوش نمیدهیم. این سؤال پرسیدن ما فایدهاش این است که طرف مقابل نه تنها متوجه میشود که گل لگد نمیکند، بلکه ما آنقدر پیگیر هستیم که اگر جایی رد حرفهایش را گم کردیم سعی میکنیم با سؤال کردن دوباره خودمان را به او برسانیم. باورتان نمیشود که طرف مقابل چه احساس خوبی از حرف زدن خود به دست میآورد و این را مرهون شماست. او قطعا دفعهی بعد هم برای صحبت کردن دنبال شما خواهد گشت.
10-برای متقاعد کردن تصویرسازی میکنند
تحقیقات علمی نشان میدهند که آدمها با تصویرسازی زودتر قانع میشوند. آدمهای خوش سر و زبان که روشهای متقاعد کردن دیگران را خوب میدانند، گنجینهی قدرتمندی از تصاویر ذهنی دارند که موقع صحبت کردن به خوبی ازش استفاده میکنند. وقتهایی که موضوعات بیش از حد انتزاعی باشند و نتوان تصویری از آنها ارائه داد، آدم خوش سر و زبان شروع میکند داستانی تعریف کند که به ایدهاش زندگی ببخشد. اگر داستان خوبی تعریف کنید، تصویری از حرفهای شما در ذهن گیرنده ایجاد میشود که به سختی فراموش میشود و به راحتی به یاد آورده میشود.
11-همان اول کار جهت متقاعد کردن جلوهی قدرتمندی از خود به جا میگذارند
مقاله مرتبط : چگونه ثروتمند شویم؟

تحقیقات نشان میدهند که بیشتر مردم در همان 7 ثانیه اولی که چشمشان به شما میافتد، تصمیمشان را میگیرند که ازتان بدشان بیاید یا خوششان بیاید. از ثانیهی 8 به بعد تا آخر مکالمه، پیش خودشان سبک سنگین میکنند که آیا تصمیم اولیهشان درست بوده یا نه. خب اینکه خیلی بد است! البته اگر با این قضیه آگاهانه برخورد کنید چه بسا که حسابی به نفعتان تمام شود و اسم خودتان را در دفترچهتلفن طرف به عنوان یک آدم باحال ذخیره کنید. چیزهایی که باید رعایت کنید عبارتند از: زبان بدن مثبت، حالت ایستادن یا نشستن قدرتمند، محکم دست دادن، لبخند خوشگل و باز بودن شانهها در حین صحبت کردن. این روش تضمینی است.
12-میدانند کِی باید عقبنشینی کنند تا طرف را متقاعد کنند
سخنان ضربتی با مقولهی خوش سر و زبانی به هیچ رقم آبشان در یک جوی نمیرود؛ در نتیجه با ملایمت برخورد کنید. تحقیقات نشان دادهاند که وقتی بخواهید به شیوههای اورژانسی آدمها را به موافقت با خود دربیاورید، آدمها ترجیح میدهند روی مواضع خودشان بیشتر پافشاری کنند. آژیر زدن شما باعث میشود که بیفتند جلوی شما و راه را بهتان ببندند. اگر مو لای درز حرفتان نمیرود پس نگران چه هستید؟ آمبولانس را خاموش کنید و اجازه بدهید زمان کار خودش را بکند. معمولا ایدههای خوب مثل ترشیبندری هستند. زمان میبرد تا جا بیفتند.
13-آدمها را به اسم صدا میزنند تا متقاعد کنند
اسم هر کسی بخش جداییناپذیر هویتش است و موقعی که دیگران آدم را به اسمش صدا میزنند احساس خاصی به آدم دست میدهد. آدمهای خوش سر و زبان حواسشان هست هر دفعه که هر شخصی را در حین راه رفتن هم دیدند او را به اسمش صدا کنند، نه اینکه فقط وقت حال و احوالپرسی باهاش اسمش را به کار ببرند. تحقیقات نشان میدهند به کار بردن اسم برای خطاب کردن اشخاص باعث میشود اعتبارتان پیش آن شخص تأیید شود.
اگر از آن آدمهایی هستید که فقط قیافهها یادشان میماند و موقع به خاطر آوردن اسامی ریپ میزنند، بد نیست کمی تمرین حافظه کنید تا این نقیصه برطرف شود. اگر دفعهی اولی است که با کسی ملاقات میکنید و پس از معرفی اسمش را درست نشنیدید یا همان لحظه فراموشتان شد، خجالت نکشید. ارزشش را دارد که برای بار دوم اسمش را بپرسید.
14-آدمهای حالبِدهای هستند برای متقاعد کردن
خوش سر و زبانها جایی نمیخوابند که زیرش آب بدهد. آنها میدانند چطور و کِی سر موضعشان سفت و سخت باقی بمانند و در عین حال چه موقعی و چطور آسان بگیرند. اگر همه چیز را دست خودتان بگیرید که باعث خوشحالی بقیه نمیشود. چیزهای خوب باید دست بچرخد تا همه احساس خوشحالی کنند. آدم خوش سر و زبان این کار را میکند چون میداند که در دراز مدت باعث میشود احترام آدمها را به دست بیاورد؛ هر چه باشد موفق بودن بهتر از «درست بودن» است.
15-لبخند میزنند تا شما را متقاعد کنند(راز متقاعد کردن افراد)
آدمها به طور طبیعی (و البته ناخواسته) زبان بدن آدمی که باهاش صحبت میکنند را آینه میکنند. اگر میخواهید دیگران شما را باور کنند و دوستتان داشته باشند، موقعی که باهاشان صحبت میکنید لبخند بزنید تا آنها هم بیاختیار لطف شما را جبران کرده و لبخندی به شما برگردانند. آدمهای خوش سر و زبان را زیاد در حال لبخند زدن میبینید، چون شور و شوق خاصی برای محقق شدن ایدههایشان در سر دارند و این خوشحالیشان واگیردار است.راز متقاعد کردن افراد
مقاله مرتبط : علم ثروت
اول ممنون از استاد گرامی بخاطر راهنماییهاشون در سمینارشون
میخام از رابطه عاشقانه خودم و خدای دوست داشتنیم بگم:
دو سه روز بود که چشم راستم قرمز و متورم شده بود و درد احساس میکردم , ترسیده بودم و نگران سلامتیم بودم , همش افکار منفی میومد توی ذهنم با خودم میگفتم این نجواها از طرف شیطانه توجه نکن میخاد تو رو ناامید کنه , بعدش میگفتم اره دیگه به چشمم توجه نمیکنم و به سلامتیم فکر میکنم .اما نه اینطور نبود هر بار که از جلوی آینه رد میشدم یا سوزش چشم سراغم میومد این نجواها قدرتمند تر میشدن , خانوادم میگفتن ببریمت چشم پزشکی من میگفتم نه خوب میشم (از قوانین استفاده میکنم) با خودم میگفتم خب باید احساسم رو خوب کنم اما بعد یه مدت احساس بد میومد سراغم , رفتم سراغ شکر گزاری هر بار که سپاسگزاری میکردم تا درد میومد سراغم با خودم میگفتم چی میگی باید بری دکتر میخای چیو به خودت ثابت کنی؟ نجواها کار خودشو کرد؛ بنابراین به مادرم گفتم بعد از ظهر بریم چشم پزشکی , همون موقع مادرم شبکه ای زد که آیه قرآنی پخش میکرد و میگفت ای اهل ایمان , (منم با لبخند و اعتماد بنفس گفتم بله) در ادامش میگفت چرا به چیزی که میگویید عمل نمیکنید.
اونجا خدای مهربونم داشت میگفت تو مگه نمیگی من ایمان دارم , تو مگه به قوانین من ایمان نیوردی , تو مگه نمیگفتی میخام در مورد قوانین جهان با همه صحبت کنم و بگم این جهان بحق خلق شده پس چرا خودت بهش اعتماد نمیکنی , چرا عمل نمیکنی ؟ یادمه میگفتی خداوند تنها منبع قدرت جهانه , میگفتی خداوند خدای سلامتیه, ثروته,عشقه,آرامشه,… اما داری خلافشو بمن ثابت میکنی, تو مگه نگفتی میخای بندگیه منو کنی و در این جهان یار من باشی پس چیشد بنده ی من , چرا با یه اتفاق کوچیک ترس و نگرانی اومد سراغت , بمن اعتماد کن و با قوانین من سلامتیتو بدست بیار , این بیماری اومده تا ایمانت رو قوی تر کنه , نه اینکه ضعیفت کنه بدون من از بیماری تو قدرتمند ترم پس به من و خودت رجوع کن و با ایمان , قدرت درونتو آشکار کن چون تو از من هستی , چون من از روح خودم در تو دمیدم , بارها میگفتی الخیر فی ما وقع پس الانم همینه این اتفاق افتاد تا بدونی اول و آخر هر چیز منم تو از من هستی و بمن برمیگردی نگران نباش و دلبسته این دنیا هم نباش که فقط من برای تو میمونم.
متن بالا صحبت های خداوند بود با من , راست میگفت من فقط ادعا داشتم و با یک اتفاق به ظاهر بد همه چیز رو زیر سوال بردم , بعد از شنیدن آیه قرآنی و این گفت و گوهای درونی به خدای مهربونم قول دادم فرکانس مثبت ارسال کنم و بخاطر سلامتیم ازش سپاسگزاری کنم , اون روز تنها کلمه ای که ورد زبونم شده بود خدایا شکرت بود بعدش اتفاقاتی افتاد که من رو خوشحال کنه و به احساس خوبی برسم , شب همون روز هم رفتم توی حیاط (هوای شهر من گرمه) چشمامو بستم ,سرمو بالا بردم, لبخند روی لبم و آغوشم رو برای دریافت عشق و محبت از خدای مهربونم باز کردم , وااااااااای عجب حسی بوووووود خداروشکر . فردای اون روز تورم چشمم کم شد و درد که اصلا نداشتم و الانم سالم و سلامت هستم و خداروشکر میکنم.
دوستان این گروه و این سایت رابطه ی من رو با خدای درونم نزدیکتر کرده , مهربون تر , زیباتر , جذاب تر, پرانرژی تر , عاشق تر وکلی چیزای خوب دیگه , پس با قدرت ادامه بدید چون خداوند به صابران وعده پیروزی داده .
پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع)فرمود:
بزرگترین مردمان در ایمان و یقین کسانی هستند , که در روزگاران آینده زندگی میکنند , پیامبرشان را ندیده اند, امام آنها در غیبت است و فقط به سبب خواندن قرآن کریم و احادیث معصومین (ع) (و تفکر در آنها) ایمان می آورند. دوستان قطعا خداوند به چنین بندگانی افتخار میکند .
من از موقعی پیشرفت کردم که فایل ما بی انتها هستیم استاد رو گوش دادم , روز قبلش با اینکه حالم خوب بود اما سر نماز کلی گریه کردم و خداروشکر کردم به ذهنم رسید برم برای فایلی که استاد روی سایت میزارن یک نظری بزارم که به همه احساس خوبی بده بنابراین متن رو نوشتم ذخیرش کردم و فردای اون روز استاد فایل ما بی انتها هستیم رو گذاشتن , دوستان متنم رو خوندن و کلی برای من نظرات مثبت, انرژی بخش و پر از محبت نوشتن ولی باورم اینبود این محبت از طرف خداست و از دستای زیادش داره بمن عشق میده خدایا شکرت از همه سپاسگزارم. بعد از اون فایل الهاماتی بمن شد و با اعتماد به خداوند اون موضوعاتی که وارد ذهنم شد رو در یک دفتر نوشتم , به ایده ای برخوردم که رسالت من رو آشکار کرد و در حال جمع آوری اطلاعات با استفاده از آیات قرآن هستم و روز به روز حقانیت این کتاب الهی بیشتر بمن ثابت میشه .دوستان از موقعی که رسالتم رو شناختم صبح ها ساعت سه یا چهار بیدارم , خواب برام بی معنی شده , خود بخود این اتفاق افتاده , نمیدونم یادتون هست یا نه ولی من برای کنکور درس میخونم توی این مدت هم یکبار نشده بود من زود تر از ساعت هفت بیدار بشم و این اتفاق نیفتاده بود که من یه روز از صبح تا شب سرشار از انگیزه باشم اما از وقتی این ایده اومد سراغم از این رو به اون رو شدم من خواب شبم خیلی برام مهمه اما الان چهارساعت خواب برام کافیه و انگار تو این چهار ساعت کلی خواب بودم, دوستان فایل های استاد رو گوش میدم و مینویسمشون و بعد از روشون میخونم تا حفظ بشم (گاهی هم حس استاد منو میگیره و بعضی جاهاش میخام داد بزنم جون من این قوانینو باور کنید بخدا زندگیه من همینه عاشقتم استاد جونم شما عشق هستید) , خداروشکر تا الان که فوق العاده ام و سرشار از انگیزه , احساس خوب, عاشق خدا و ….
اینم بگم که با دوستانم قطع رابطه کردم , البته من نه شرایط و اتفاقات اینکارو کرده مثلا باهاشون قرار گذاشتم بعد اتفاقی افتاده که نشد باهم باشیم , بارها و بارها و الانم دیگه با هم نیستیم و ارتباط پیامی هم نداریم , با خانوادم هم هماهنگ نیستم بنابراین فقط توی اتاقمم البته موقعی که با اعضای خانوادمم و با هم صحبت میکنیم احساس خوبی دارم و خداروشکر میکنم شده احساس تنهایی کنم اما خداوند رو دارم که همیشه به یک صورتی با من صحبت میکنه و میگه که تنها نیستی و من باهاتم , خدایا شکرت .
الهی بیفتد بهترین اتفاق زندگیتان