شما بهعنوان پدر و مادر وظیفه حفاظت از فرزندان و فراهم آوردن مسیر رشد و پیشرفت آنها را بر عهده دارید. طبیعی است که این مسأله موارد گوناگونی را شامل میشود که از جمله مهمترین آنها آموزشهای پولی و مالی مناسب به فرزندان است. بدون این آموزشها، مسیر آینده فرزندان شما بسیار دشوار خواهد بود. افرادی که در کودکی برای موفقیت تربیت نشدهاند، ناچار خواهند بود برای تأمین این نیاز، تلاش کنند و زمان زیادی را برای تأمین آگاهی اولیه از اینگونه مباحث از دست خواهند داد.
پدر و مادر مى توانند هم اثر مثبت و هم اثر منفى روى آینده فرزندان خود بگذارند و این تأثیر تا حدودى به نوع ارتباط کلامى و گفتارى والدین با فرزندان، بستگى دارد، اما به هر حال،چون ارتباطات تنها به صورت کلامى نیست،پس روابط عاطفى نیز در این عملکرد مؤثر است. مى توان گفت که تقلید و تعیین هویت کاملا به طور طبیعى اتفاق مىافتد بدون این که کودک یا والدین طرح و برنامهاى را از پیش براى آن تعیین کنند.
حتما بخوانید: 6 نکته در فنون مذاکره
فنون درست انتقاد کردن را یاد بگیرید
شما بهعنوان پدر و مادر وظیفه حفاظت از فرزندان و فراهم آوردن مسیر رشد و پیشرفت آنها را بر عهده دارید. طبیعی است که این مسأله موارد گوناگونی را شامل میشود که از جمله مهمترین آنها آموزشهای پولی و مالی مناسب به فرزندان است. بدون این آموزشها، مسیر آینده فرزندان شما بسیار دشوار خواهد بود. افرادی که در کودکی برای موفقیت تربیت نشدهاند، ناچار خواهند بود برای تأمین این نیاز، تلاش کنند و زمان زیادی را برای تأمین آگاهی اولیه از این گونه مباحث از دست خواهند داد.
از اینرو بهتر است در کنار تمام موارد، آموزش مالی دقیق را نیز در دستور کار قرار دهید. در گام نخست ایرادات اصلی را در نحوه تربیت کودکان خود یافته و آنها را برطرف کنید..
کودکانی که در خانه با مباحث پولی و مالی مواجه نشدهاند، احتمالاً در آینده درک درستی از این مقوله نخواهند داشت و نمیتوانند زندگی مالی خود را به درستی مدیریت کنند. به گفته متخصصان، عدم گفتگو درباره پول یکی از بزرگترین خطاهای والدین است که آینده فرزندان آنها را نابود خواهد کرد. حتی اگر صحبت کردن در این زمینه برای شما دشوار و مایه نگرانی است، باز هم وظیفه پدر و مادر بودن ایجاب میکند تا مهارتهای مالی را به کودکان خود آموخته و آنها را برای آینده آماده سازید. بهتر است متناسب با سن و شخصیت کودک خود، برنامهای را برای آموزش مالی او آماده سازید و بر اساس این برنامه گام بردارید. اگر احساس میکنید که اطلاعات شما در این خصوص ناکافی است، متخصصان آماده کمک به شما خواهند بود.
فرزندان در خصوص تمام امور زندگی خود، از جمله مسائل مالی، پیرو والدین خود هستند. آنها بیش از آنکه به گفتههای پدر و مادر خود توجه داشته باشند، از شیوه زندگی آنها درس میگیرند. بهطور طبیعی، این مسأله مباحث مالی را نیز شامل میشود. اگر کودک با پدر یا مادری ناکام و شکستخورده مواجه باشد…..
این درس بر اصل «به تعویق انداختن لذت» استوار است. این اصلی سرنوشتساز در زندگی انسانهاست و در این سنین باید در وجود کودک نهادینه شود. آدمی که توانایی به تعویق انداختن لذتها را نداشته باشد در سراسر زندگیاش با ناکامی و شکست مواجه خواهد بود.
حتما دیدهاید کودکانی را که بلافاصله باید به خواسته خود برسند. این کودکان معمولا باعث سرافکندگی والدین خود در میان جمع هستند. اما در حقیقت خود والدین علت این شرمندگی هستند زیرا به تعویق انداختن لذت را به کودکان خود نیاموخته و این عادت را در آنها تثبیت نکردهاند. کسانی که بلافاصله هر پولی را که به دستشان میرسد خرج میکنند، نمونههای شاخص افرادی هستند که این مهارت در آنها نهادینه نشده است.
در این سنین کودک باید یاد بگیرد که پول محدود و ارزشمند است و باید برای انتخاب آنچه میخواهد بخرد و نسبت به جایی که میخواهد از آنجا خرید کند، فکر و بررسی کند. اگر مهارت قبلی بهخوبی فراگرفته شده باشد، کودک در این سن آمادگی آن را دارد که با پسانداز پول خود، آن را برای خرید چیزهایی که دوست دارد مدیریت کند. برای تقویت این مهارت سعی کنید او را در برخی تصمیمگیریهای مالی مشارکت دهید و در هنگام خرید به او توضیح دهید که مثلا چرا ماست را از این فروشگاه و پنیر را از آنیکی میخرید. به او توضیح دهید که چرا یک جنس مشابه در جاهای مختلف شهر قیمتهای متفاوتی پیدا میکند.
گاهی خرید را بهطور کامل به او واگذار کنید. مثلا ده هزار تومان به او بدهید تا 2 کیلو سیب زرد و یک کیلو پرتغال بخرد و خودتان بیرون مغازه میوهفروشی بایستید. همچنین به او تاکید کنید که میوههایی را که انتخاب میکند بهدقت بررسی کند و همچنین در صورت عدم کفایت پول به نسبت دو به یک بین سیب و پرتقال خرید خود را متناسب با پول خود تنظیم کند. انجام چنین کاری یک تجربه واقعی از خرید برای کودک ایجاد کرده، مهارت و اعتماد به نفس او را برای مدیریت و تصمیمگیری مالی تقویت میکند.
حتما بخوانید: 18 نشانه ی که نشان می دهد عاشق شده اید
اختلاف سنی مناسب برای ازدواج چقدر است؟
اگر والدین خواستار ثبات ارزشها و رفتارهاى خاصى در کودکان خود هستند، باید بدانند که رفتار عملى از گفتار، بسیار تأثیرگذارتر مىباشد، به همین جهت کودکان باید به گونهاى آموزش ببینند که از رفتار درست الگو بردارى کنند و در طول زندگى آن را به اجرا در آورند.
کودکان صداقت و درستى را تشخیص داده و مورد احترام قرار مىدهند و بیشتر آنان قادرند که ریا و دورویى را بر ملا کنند.
دورویى عملى است که اعتماد و احترام را از بین مىبرد، اگر تمایل داریم که فرزندانمان با ما صادق باشند هرگز نباید رفتار دورویانه و غیر مسئولانه از خود بروز دهیم و یا درصدد پنهان کردن آن برآییم.
اگر می خواهیم کودکان با ما روراست باشند و احساسات خود را به روشنى بازگو کنند، ما نیز باید با آنها صادق باشیم، والدین باید همواره خواسته هاى خود را به روشنى براى فرزندان بازگو کنند تا آنها بیشتر متوجه انتظارات پدر و مادر گردند و بتوانند نیازهاى خود را ابراز دارند، همچنین پدر و مادر نباید پشت سر کسى و خصوصا اعضاى خانواده، صحبتى کنند.
ما باید وظایف خود را در قبال خانواده و اجتماع به درستى انجام دهیم، به قولهاى خود وفا کنیم و هرگز قولى ندهیم که نمىتوانیم آن را به انجام رسانیم، همچنین بیش از توانایى خود، مسئولیتى را پذیرا نباشیم.
ما والدین باید از لحاظ جسمى و روحى، نیازهاى فرزندان را برطرف کنیم و با حضور خود، توجه کافى را به آنان معطوف بداریم.
گوش شنواى خوبى براى دیگران باشیم، حتى اگر آن فرد، کودک 5ساله باشد، اگر ما خواستار احترام از سوى فرزندان هستیم، خود نیز باید محترمانه با آنها رفتار کنیم.
هرگز نباید دیگران را مورد انتقاد و تحقیر قرار دهیم خصوصا اگر فرزندمان باشد زیرا این عمل سبب مىشود که او مسئولیت پذیرى را فرا نگیرد و به جاى آن انتقاد کردن در مورد دیگران را بیاموزد و همچنین خود را به خاطر اشتباهاتش، محکوم کند.
لقب و صفت منفى براى کسى در نظر نگیریم (حتى به شوخى) زیرا این عمل قلب او را جریحه دار مىکند و سالها در ذهنش باقى مىماند،خشونت و اجبار را در زندگى به کار نبندیم زیرا فرزندان نیز این گونه عمل خواهند کرد.
وضعیت مغشوش خانواده، ستیز و... اختلاف بین پدرومادر و رفتار خشونتآمیز والدین، از علل مهمی است که جوانان را دچار نگرانی و ناامنی کرده، در خود فرو میبرد و به کنارهگیری دیگران بهویژه پدرومادر میکشاند. جوان در چنین شرایطی روابط خود را با والدین گسسته، گاه در نتیجه فشار یا خواست درونی ناچار میشود برای ارضای نیازهای مادی و معنوی خود یا انتقام گرفتن از والدین بهخاطر محرومیتها و سختگیریهای نابجای آنها دست به کارهای خلاف بزند.
گاهیاوقات خانوادههایی که در آن پدر و مادر از هم جدا نشدهاند، نسبت به خانوادههای گسسته اثر مخربتری روی فرزندان دارند، بدینمعنی که اگر اولیا با هم تجانس و توافق نداشته و همیشه درحال نزاع و مشاجره باشند، کودک احساس حقارت و ناامنی شدیدی خواهد کرد. اغلب اوقات منشأ اضطراب بزرگسالان را میتوان در اختلاف پدر و مادر آنها در زمان کودکی یافت.
البته باید متذکر شد که اختلاف والدین لزوما باعث ایجاد اختلالات روانی کودکان نمیشود، زیرا گاهی کودکانی بودهاند که با وجود خانواده ناآرام توانستهاند به خوبی با محیط خود سازش یابند و زندگی سالمی داشته باشند. ولی به طورکلی اغلب کودکانی که در خانوادههای غیرعادی پرورش پیدا میکنند، تحتتأثیر سوء آن قرار خواهند گرفت.
تعارض ازدواجی برای کودکان، پیامدهای بدی دارد. کودکان و نوجوانان والدینی که تعارض مکرر شدید دارند و آنها که مشکلات را به روش خصمانهای حل میکنند، مشکلات عاطفی و رفتاری بیشتری داشته و نسبت به کودکان خانوادههای متعادل، عزت نفس پایینتری دارند.
حتما بخوانید: حسادت زنانه چیست؟
راز موفقیت شهاب حسینی چیست؟
محققان پی بردهاند که ناسازگاری ازدواجی والدین با ناسازگاری ازدواجی فرزندانشان در سالهای بعدی رابطه دارد. وقتی والدین حسود، کجخلق، منتقد، سلطهگر و زود خشم هستند، بچههای آنها این روند را در روابط ازدواجی خودشان ادامه میدادند.
تعارض والدین برای رفاه عاطفی و رفتاری کودکان زیانبار است. طبق تحقیقات انجام شده اگر والدین در تعارض قبل از طلاق باشند برای کودکان بهتر است که آنها طلاق بگیرند تا به ازدواج ادامه دهند.
از هم گسیختگی یک خانواده معمولا تأثیر ژرفی در زندگی اعضای آن میگذارد و حتی گاهی آنها را به بیسازمانی شخصیتی یا بیسازمانی شخصیت که یکی از کجرویهای اجتماعی است، سوق میدهد. محیط خانواده رابطه مستقیمی با بروز رفتار انحرافی و ارتکاب جرم دارد و از هم گسیختگی خانواده غالبا منجر به فرار کودکان از منزل، مدرسه و ولگردی میشود.
شاید بتوان گفت که آمادهسازی برای پدر یا مادر شدن و ایفای چنین نقشی در طول زمان کودکی به وجود میآید، مراقبتی که از کودک صورت میگیرد، برای آمادهسازی عاطفی و دادن الگوی عینی جهت ایفای نقش والدینی کودک در آینده سودمند است.
از نظر پارسونز، احساس ایمنی به دوران کودکی محدود میشود، در این دوران کودک، محبت بیقیدوشرط والدین را دریافت میکند. خانواده، اساسیترین نهاد «جامعهپذیرکردن» کودکان، بهویژه در سالهای حساس اولیه زندگی است. خانواده، تحتشرایط صحیح، کودکان را آماده میسازد تا تواناییهای بالقوه خود را شناسایی کنند و بهعنوان افراد بالغ نقشهای سودمندی را درجامعه برعهده گیرند.
کودکان در فرآیند جامعهپذیری در خانواده، امر و نهی والدین، تقلید و همانندسازی را که از مهمترین شیوههای انتقال ارزشها، هنجارها و سنتهای اجتماعی است، یاد میگیرند. درحقیقت در خانواده است که کودکان میآموزند چهچیزی درست یا چهچیزی غلط است و چهچیزی خوب یا چهچیزی بد است
طبیعی است که خانواده نقش قابلملاحظهای در شکلگیری شخصیت و رفتار کودک دارد. در محیط گرم و دوستانه خانواده که در آن پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده، دارای روابط خوب و صمیمانهای هستند، معمولا کودکان سالم، با شخصیتی مثبت و فعال بار میآیند که بازتاب عشق و علاقه خانوادگی را به صورت کار و کمک به دیگران نشان میدهند.
عدم مراقبت دقیق والدین و بیتوجهی آنان به امر تعلیموتربیت فرزندانشان، اساس کجرویها را در کودکی پایهگذاری میکند که این امر در نوجوانی با شدت و حدت ظاهر میشود.
مهمترین عوامل موثر در بزهکاری فرزندان، روش تربیتی نارس یا اختلال در شبکه ارتباطی خانواده است، والدینی که با کودکان خود مهربان نیستند بیشتر احتمال دارد که فرزندانی بزهکار داشته باشند.
افزایش احتمال بزهکاری در خانوادههایی وجود دارد که والدین از روشهای انضباطی بسیار سختگیرانه یا بسیار بیبندوبار و فریبنده استفاده میکنند یا شیوه انضباطی به جای آنکه مبتنیبر استدلال باشد مبتنیبر تنبیه بدنی است یا والدین نسبت به فرزندان خود بهجای آنکه گرم و صمیمی و عاطفی باشند، بیتوجه، غافل و تمسخرکننده هستند.
بچه انسانی است که اعمالی از او سر میزند، برای آنکه حس عزتنفس را در کودک تقویت کنید، باید بین بچه و اعمال او تفاوت گذاشت، بچهای شکست میخورد، شکست خورده نیست، بلکه انسانی است با امکان و فرصت تازه برای رشد و شکوفایی بهتر.
فرزندان نیاز دارند تا والدینشان با آنها بنشینند و صحبت کنند و بهبازی و شوخی بپردازند. بعضی از والدین به این مسائل توجه نمیکنند آنها با این کار، نسبت به فرزندانشان غفلت میورزند. باید حد و حدودی برای خواسته فرزندان تعریف کرد. تفاوت بین رفتار درست و نادرست به آنها آموخته شود.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده می باشد و هرگونه کپی برداری غیر اخلاقی بوده و پیگرد قانونی دارد
طراحی سایت و سئو توسط گروه تخصصی آرمانیک | مشاوره تبلیغات اینترنتی توسط مدیر وب
مطلب را بسیار زیبا و شیوا و مفید یافتم.
موفق و موید باشید