Untitled-4.jpg)
بیل گیتس چرا ثروتمندشد؟
اگر شخصیت درونگرایی دارید خوشحال باشید، چرا که میتوانید به وسیلهی آن پولدار شوید. کافیست به بیل گیتس نگاه کنید
23,292 بازدید مطالعه بیشتر ...علمی به نام ثروت اندوزی وجود دارد که همانند علوم ریاضی و جبر، علمی دقیق است و طبق قوانین خاصی فرآیند دستیابی به ثروت را هدایت میکند.
علمی وجود دارد که همانند علوم ریاضی و جبر، علمی دقیق است و طبق قوانین خاصی فرآیند دستیابی به ثروت را هدایت میکند. انسان به محض قرارگرفتن در به کار بستن این قوانین، میتواند با دقتِ ریاضیوار ثروتمند شود. تملک اشیاء و پول در نتیجهی انجام کارها به شیوهای خاص رخ میدهد. آنهاییکه کارها را دانسته یا ندانسته به این شیوهی خاص انجام میدهند به یقین ثروتمند خواهند شد.
چگونه پولدار شویم؟ در حالی که آنهاییکه از این شیوهی خاص بهره نمیگیرند، بدون توجه به میزان سختکوشی و تواناییهایشان فقیر باقی میمانند. طبق یک قانون طبیعی، علل یکسان نتایج یکسان به بار میآورد. بر اساس این قانون، هر زن و مردی که انجام کارها را به شیوهای خاص فرا گرفته و به کار بسته باشد، قطعاً میتواند ثروتمند شود. درستی عبارت فوق را میتوان با استفاده از حقایق زیر ثابت کرد.
زیرا در غیر اینصورت تمامی ساکنان یک محله یا یک شهر باید ثروتمند میشدند. در حالیکه ساکنان شهرهای دیگر همگی فقیر باقی میماندند، یا ساکنان شهری باید غرق ثروت میبودند، در حالیکه ساکنان شهر همجوار در فقر به سر میبردند.
در همه جا فقیر و غنی را در کنار یکدیگر میبینید و این در حالی است که در یک محیط زندگی میکنند و اغلب به یک حرفه هم مشغول هستند. وجود دو نفر با تجارتی یکسان در یک محله در حالیکه یکی فقیر و دیگری ثروتمند است، نشان میدهد که ثروتاندوزی اساساً به محیط پیرامونی وابسته نیست.
البته برخی فضاها در مقایسه با محیطهای دیگر ممکن است مطلوبتر باشند. اما هنگامیکه دو نفر در یک تجارت و در یک محله فعالیت میکنند، یکی ثروتمند میشود در حالیکه دیگری ورشکست شده است. نتیجهی ثروتاندوزی، نتیجهی انجام کارها به شیوهای خاص است.
منظور از شیوهای خاص این است که به تمام مواردی که در این کتاب گفته شده عمل شود. یعنی با تغییر کلی عقاید و باورها در مورد ثروت و اقدام به موقع میتوان ثروتمند شد. برای درک بهتر شیوهای خاص، کتاب را یک بار مطالعه کرده و فصل آخر را بارها و بارها بخوانید تا تبدیل به باورها و اعتقادات شما شود.
در آن صورت ثروت و فراوانی از آنجاییکه فکرش را نمیکنید وارد زندگیتان میشود. علاوه بر این، توانایی انجام کارها به شیوهای خاص صرفاً نیازمند داشتن استعدادی خاص نیست. بسیاری از افراد مستعد، فقیر هستند. در حالیکه افراد کم استعداد زیادی ثروتمند میشوند
با بررسی زندگی افراد ثروتمند در مییابید که آنها از هر لحاظ انسانهای متوسط و میانهرویی بودهاند و در مقایسه با دیگر افراد، مستعدتر و تواناتر نبودهاند. روشن است که علت ثروتاندوزی این افراد، داشتن استعدادها و تواناییهای متفاوت از سایر مردم نبوده است، بلکه علت این بوده است که این افراد کارها را به شیوهای خاص انجام دادهاند. با پسانداز کردن و خساست به خرج دادن ثروتمند نخواهید شد. بسیاری از افراد خسیس فقیر هستند، در حالیکه ولخرجها اغلب ثروتمند میشوند.
انجام کارهای خارقالعاده و کارهایی که دیگران از انجام آن عاجزند شما را ثروتمند نخواهد کرد. زیرا دو نفری که به یک تجارت مشغولاند اغلب کارهای مشابهی را انجام میدهند. با این وجود، یکی ثروتمند و دیگری ورشکسته و فقیر میشود. با در نظر گرفتن تمامی موارد فوق به این نتیجه میرسیم که ثروتاندوزی نتیجهی انجام کارها به شیوهای خاص است. اگر با انجام کارها به شیوهای خاص میتوان ثروتمند شد و اگر علل یکسان نتایج یکسانی به بار میآورد، پس هر مرد و زنی که بتواند کارهای خود را به شیوهای خاص انجام دهد، میتواند ثروتمند شود.
دانلود ویدیو رایگان مرتبط : چگونه با قانون جذب ثروتمند شویم؟
این تعریف نشان میدهد که علم دقیقی وجود دارد. مسئلهای که در اینجا مطرح میشود این است که شاید این شیوهی خاص آنقدر مشکل باشد که تنها تعداد اندکی از مردم بتوانند از آن استفاده کنند. این مطلب صحت ندارد، زیرا همانطور که دیدیم و تا آنجاییکه به توانائیهای طبیعی انسان مربوط میشود، همانقدر که افرادِ با استعداد ثروتمند میشوند، به همان اندازه نیز افراد کندذهن ثروتمند شده و نوابغ و انسانهای بسیار باهوش هم ثروتمند میشوند.
البته برای ثروتمند شدن سطوحی از توانایی فکری و شناخت لازم است. اما تا آنجاییکه به تواناییهای طبیعی انسان مربوط میشود، هر مرد یا هر زنی که توانایی مطالعه و فهم این کتاب را داشته باشد، به طور قطع ثروتمند خواهد شد.
میدانیم که ثروتاندوزی هیچ رابطهای با محیط پیرامون ندارد. با اینحال موقعیت مکانی در برخی موارد مهم است. هیچکس نمیتواند به اعماق صحرا برود و انتظار داشته باشد تجارت موفقی را راه اندازی کند. ثروتاندوزی در معامله با مردم و حضور در مکانهایی که انسانها زندگی میکنند، امکانپذیرتر است و خیلی بهتر است که بافت جمعیتی به گونهای باشد که در معامله، موفقیت بیشتری انتظار برود.
اگر در شهر شما ثروتمندی وجود دارد یا در استان شما ثروتمندی زندگی میکند، شما هم میتوانید ثروتمند شوید. تکرار میکنم که ثروتاندوزی مسئلهی انتخاب تجارت و یا حرفهای خاص نیست. افراد در هر تجارت و یا هر حرفهای میتوانند ثروتمند شوند. درحالیکه ممکن است همسایگان کناری آنها در همان حرفه و شغل فقیر و بیچیز باقی بمانند.
واقعیت این است که شما در تجارت مورد علاقهی خود و کاری که با خصوصیات ذاتیتان هماهنگتر باشد، بهتر عمل میکنید. در صورتیکه استعداد خاصی دارید که به درستی شکوفا شده است، در تجارتی که به آن استعداد نیاز دارد موفقتر خواهید بود.
همچنین در تجارتی که در محل سکونت شما مناسبتر باشد بهتر نتیجه خواهید گرفت. مثلاً یک مغازهی بستنی فروشی در آب و هوای گرم بهتر نتیجه میدهد تا اینکه در مناطق سردسیر شما را ثروتمندتر کند. اما علیرغم این محدویتهای کلی، ثروتاندوزی مختص به انجام تجارتی خاص نیست. بلکه بستگی تام به فراگیری و انجام کارها به شیوهای خاص دارد.
اگر هم اکنون به تجارتی مشغول هستید و فردی در محل شما از این تجارت ثروتمند شده است و شما نتوانستهاید ثروتمند شوید، علت این است که شما کارها را به آن شیوهی خاصی که آن فرد انجام میدهد، انجام ندادهاید.
فقرِ شما اهمیتی ندارد. اگر شروع کنید به انجام کارها به شیوهای خاص، فرآیند ثروتاندوزی آغاز خواهد شد و سرمایهدار میشوید. سرمایهدار شدن بخشی از فرآیند ثروتاندوزی است که خود بخشی از آن نتیجهای است که به طور قطع در پی انجام کارها به شیوهای خاص به دست میآید.
ممکن است فقیرترین فردِ ساکن در یک قاره باشید و شدیداً مقروض باشید. شاید هیچ دوست، نفوذ و یا منبعی در اختیار نداشته باشید. اما به محض آغاز به انجام کارها به شیوهای خاص به طور قطع فرآیند ثروتاندوزی آغاز خواهد شد. چرا که علل یکسان نتایج یکسانی به بار میآورند.
در صورت نداشتن سرمایه میتوانید سرمایهدار شوید. اگر تجارت کنونی شما نامناسب است، میتوانید تجارت مناسبی را آغاز کنید. اگر در موقعیت مکانی نامناسبی هستید، به مکان مناسبی نقل مکان کنید و یا اینکه انجام کارها را به شیوهای خاص در همان تجارت فعلی و موقعیت جغرافیایی کنونی خود آغاز کنید و به موفقیت برسید.
اگر شخصیت درونگرایی دارید خوشحال باشید، چرا که میتوانید به وسیلهی آن پولدار شوید. کافیست به بیل گیتس نگاه کنید
23,292 بازدید مطالعه بیشتر ...تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده می باشد و هرگونه کپی برداری غیر اخلاقی بوده و پیگرد قانونی دارد
طراحی سایت و سئو توسط گروه تخصصی آرمانیک | مشاوره تبلیغات اینترنتی توسط مدیر وب
2- عبارت" منظور از شیوهای خاص این است که به تمام مواردی که در این کتاب گفته شده عمل شود. یعنی با تغییر کلی عقاید و باورها در مورد ثروت و اقدام به موقع میتوان ثروتمند شد. برای درک بهتر شیوهای خاص، کتاب را یک بار مطالعه کرده و فصل آخر را بارها و بارها بخوانید تا تبدیل به باورها و اعتقادات شما شود." که در متن هست بیانگر ایننکته است که "کتاب"ی راجع به علم ثروتمندی هست ولی کتاب معرفی نشده است....
صحبتهای پر معنایی از پس سالها تجربه های تو را که با مجاهدت از ایمان بدست آوردی را خوندم.
راست میگی، سخت است تغییر باور، تو راست میگفتی
حالا که نزدیک 700 روز از آشنایی من با شما میگذره اینو بیشتر درک کردم.
اوایل کارو جدی تر میگرفتم و نتایج بهتری داشتم ولی به مرور در باورهای محدود کننده گم شدم گاهی خودمو بالا میکشیدم ولی بارها به اعماق تاریکی ایمان و باور میرسیدم ولی خدا را شکر راهم فرق کرد، دیدگاهم عوض شد
تغییراتی روبه بهبود داشتم که جای بسی شکر داره ولی این راضی کننده نیست برای من
ولی میدونم که این هم از لیاقت منه و هنوز نتونستم بیشتر از این کسب کنم ولی میکنم
این راه تو تنها یک راه داره که من و امثال من میدونیم ولی گوش غفلت همیشه با ماست
و اون هم در یک کلام تغییر باورهاست و نگه داشتن اون باورهای جدید در همه لحظات
چه اون لحظاتی که غرق در خوشبختی هستیم و چه در لحظاتی که مشکلات فراوان دامنگیر ماست و مجالی برای لحظه ای مکث و برگشتن به خود و هدف خود به اکثر ماها نمیگذاره و مارو با خودش غرق میکه
کار تو و هدف تو در تمام فایلهات(نظر شخصی)
همین هست مجاهدت با نفسی که سالها با باورهای محدود کننده همراه بوده، اون هم نه در بعضی موارد خاص بلکه در تمام موارد و در تمام لحظات
آره کار ما همینه همین. نه ایده خیلی بزرگ نه کتاب بالخصوصی. همه چیز در همین نزدیکیه در درون ما
کار ما همینه. چقدر براش وقت میزاریم
استاد خدا شاهده هر موقع به درون خودم بر میگردم کارهای خارق العاده میکنم و هر وقت به بیرون خودم سیر میکنم میشم همین آدم معمولی مثل بقیه
اونقدر زمان ماندن در درونم کم هست که قابل تقسیم کردن در زمان طولانی یک سال نیست شاید دو یا سه ساعت در سال ولی این زمان کم حرکتهایی در من ایجاد کرد که مدیونشم . کاش این زمان برای من طولانی تر بود چرا که نتایج به مراتب تساعدی تری میگرفتم و چه بسا اینکه الان من جای استاد بودم و استاد در کنار من(این یک قانونه)
حالا میفهمم چه مجاهدتهایی برای طولانی کردن این زمان کردی و چه عادتهایی ترک کردی
تو بیخودی به اینجا نرسیدی تو یک رهبری هم برای خودت هم برای ما.
راست میگفتی سخت است تغییر باور
باورهای ریشه ای در درونمون که کشف نشده ماندن و ما باهاشون هر روز زندگی میکنیم، بدون اینکه بفهمیم هر روزمونو مثل روز قبل به پیش میبرن بدون اینکه متوجه بشیم
و تو چه خوب(با ممارست و تمرین) از این پوست پوسیده در اومدی و کنکاش کردی و دوباره متولد شدی
و مبارک باشه تولدت استاد که هنوزم در این لحظه هم با گذاشتن این مطالبتون تولدی دیگری از خودتو باید جشن بگیری
و امیدوارم ما هم با تمام تغییرات چه بسا کوچک ولی روبه جلو هر روزمان را جشن بگیریم
دنیا جای بهتری برای ماست. همینه
حتی اگر همه موانع دنیا مقابل من باشند ، به بزرگی دستی نیستند که پشت سرم است .
باور کنید وقتی دست روی شونم میزارم گرمی دست خدا رو حس میکنم
دست خدای بزرگ تا ابد پشت سرتون دوستای عزیزم شاد باشید
خدا میدونه هیچی از تجهیزات نظامی سر در نمیارم ولی چندیدن نمیونه هواپیما که ضد موشک باشه و همچنین اسلحه رو از قبل تو زهنم ساختم و اگه سرمایه و پشتیبان و وقت که ندارم رو داشته باشم اونا رو عملیش میکنم. متاسفانه هر ایده و فکری رو هم به بقیه گفتم اونا مسخره کردن و یا سو استفاده کردن و خودشون ساختن. فقط منتظر یه فرصت هستم تا دست به کار بشم نمیدونم چه جوری و از کجا.در ضمن شاگردی تو هر شغل و حرفه و کاری که رفتم اونو به نحو احسنت انجام دادم و جوری بوده که مشتری میومد درب مغازه میگفت من برم کارشو انجام بدم و اکثرا هم میشناسمنم به خاطر تعغیر شغل ها و انجام اونا به نحو احسنت. من علاقم پزشکی بود و الانم علاقه شدید دارم ولی به خاطر معدل کم نتونستم تو کنکور قبول بشم.سیستم اموزش پروش کمی مشکل داره. یک نصیحت از من بشنوین: به هیچ وجه سراغ درس نرید.بچه هاتونو نزارین درس بخونن.ما خلاقیت و فکرمون رو تو روش های اذیت کردن معلم و تقلبی و ...خرج کردیم.
خیلی خیلی التماس دعا .با تشکر
من و همسرم یک بوتیکی داریم و در کنار کار بوتیکی به یک کار در منزل (کار آموزش جعبه سازی به خانم ها در منزل) نیز مشغولیم ،با اینکه به دو کار مشغولیم ولی درآمدمان نسبت به خرجمان کمتر است که تا حدود زیادی به کسادی بازار ربط دارد و بزور با درامد مغازه اجاره مغازه و چک ها فقط پاس می شود.لذا در صدد واگذاری مغازه برآمده ایم.
هدف اصلی ما ایجاد یک کسب و کاری است که بتوانیم امکان ایجاد شغلی برای افراد نیازمند کار فراهم سازیم.چندین مورد هم امتحان کردیم ولی جواب مثبتی به ما نداد،بقول دکتر حلت که می گویند با پولدار کردن دیگران پولدار شویم ،ما بدنبال راهی هستیم که یک کسب و کار خلق کنیم تا افرادی هم با این کسب و کار شروع به کار کنند .
لذا از شما خواهشمندیم مارا در این زمینه راهنمایی نمایید،ما از لحاظ سرمایه هم مشکلی نداریم فقط بدنبال یک راه حل هستیم.
تحول زندگی من آغازش با جملات تاکیدی کتاب حکایت دولت و فرزانگی بود. و اینکه من قبل از اینکه نتیجه ی تکرار جملات تاکیدی را ببینم و بدانم(این اولین آشنایی من با جملات تاکیدی بود قبلش هیچ چیز در موردش نمیدانستم)، شروع به تکرار آن ها کردم
شما نیاز نیست ایمان داشته باشبد . شروع کنید نتایج را که ببینید خود به خود ایمان می آورید
برای شروع توصیه می کنم عبارات تاکیدی زیر را هر روز صبح و شب هر بار 50 دفعه تکرار کنید:
من هر روز از هر جهت بهتر و بهتر می شوم
من کاملا آزادم
در پناه الله شاد و سعادتمند باشید
بنده در سخت ترین شرایط مالی ، روحی ، جسمی با سمینار و سایت استاد آشنا شدم ، بنده تقریبا اکثر محصولات ایشان را دارم ، اما باور کنید فایل های رایگان زندگی مرا متحول ساخت ، درآمدم سه برابر شد، مدارم تغییر کرد ، روز و شب از خوشحالی اشک شوق می ریختم و بسیار موفق شدم ،
دوم اینکه همینکه شما باورهایتان و مدارتان را با همین فایل های رایگان تغییر دهید خداوند دستان متعددی دارد که به شما خیر و نیکی می رساند ،
سوم اینکه هیچ نیرویی از خارج نمی تواند بر زندگی شما اثر بگذارد حتی پدرتان ، سرنوشت ما با توجه به افکارمان رقم می خورد ، و این از عدالت خداست که سرنوشتمان به دست خودمان است ،ناگفته نماند فایل های رایگان زندگی مرا متحول ساخت خدا می داند که غیر از این نبود
شاد و پیروز باشید
اجازه بدین یکم بحث کنم در این مورد
راز ثروتمند ترین فروشنده ایرانی در دنیا
ایران ثروتمندان مطرحی دارد.
اما شاید هیچکدام را نتوان به اندازه بیژن یک قهرمان فروش دانست.
او هنرمندی فوقالعاده بود. از پارچههایی باکیفیت بیمانند، لباسهایی منحصر به فرد طراحی میکرد. و به سیاستمدارانی چون ریگان، بوش، اوباما و پوتین میفروخت.
مواد اولیه ناب، عطرهایی با رایحههایی پر پیچوخم میساخت. و در ظرفهایی که فقط در قصرهای پریان از آنها شنیده بودیم، جرعه جرعه میریخت و به ثروتمندان سرتاسر عالم از شاه اردن تا مایکل جردن و تام کروز، به قیمتهایی سرسامآور میفروخت.
کمپانیهای مشهور و گرانقیمت دنیا با او برای طراحی خودروهایی فوق لوکس قرارداد میبستند. و حتی اسلحههای زینتی بیمانندی طراحی میکرد و به پادشاه عربستان میفروخت.
میزهایی از جنس مرمر طراحی میکرد و به مشتریانی که گل سرسبدشان پادشاه اسپانیا و ثروتمندترین شاه دنیا، سلطان برونئی بودند، میفروخت.
پس بیژن پاکزاد هنرمند، طراح، تولیدکننده، مدیر، رهبر، کارآفرین و همه اینها بوده؛ ولی توانمندی بیمثال او قطعاً قدرت بالای او در فروشندگی بوده است.
به نظر میرسد تا اینجا باید با هم به توافق رسیده باشیم که:
ایران ثروتمندان بسیاری دارد.
7 نکته مهم از تلاشهای بیژن برای ثروتمند شدنش را با کمی تغییر از زبان خودش نقل میکنم. نکاتی که هرکدام از آنها میتواند موضوع یک سمینار یا کارگاه آموزشی باشد.
1) غافل نشدن از مهمترین راز ثروتمند شدن
مهمترین راز آن است که:
باید لیاقت و شایستگی حفظ، نگهداری و احترام گذاشتن به ثروت را در خود ایجاد نمایید.
بنابراین اگر به پول بیاحترامی کنید، برای آن خط و نشان بکشید، شرط و شروط برایش تعیین کنید، به پول توهین کنید و آن را در جای نامناسب و برای خرید آشغال خرج کنید، خب طبیعی است که با اینکار بیلیاقتی خود را درحفظ پول ثابت نموده و پول و ثروت سراغ شما نمیآید!
نباید هم بیاید. اصلاً چرا باید ثروت سراغ کسی برود که قصد نابودیاش را دارد! کدام پدیده عالم را سراغ دارید چنین باشد که پول دومیاش باشد؟
2) مشخص کردن مشتریان اصلی کسبوکار و شناخت کامل آنها
او میگفت: « آدمهای پولدار دوست ندارند همه ثروتشان را صرف کمک به دیگران کنند. خیلی از آنها مایلند با ثروتی که به دست آوردهاند، از زندگی لذت ببرند. آنها میخواهند با ثروت خود بهترینها را بخرند. بهترین احترام را دریافت کنند. با مؤدبترین، تمیزترین و با تیزهوشترین انسانها دمخور باشند. خوب طبیعی است اینجا همان جایی است که همه آدمهایی که علاقهمندند مشتریانی ثروتمند داشته باشند و در دریای ثروت شنا کنند، وارد عمل میشوند.»
مشتریان اصلی بیژن همان طبقه مرفه بودند. او خیلی خوب میدانست که مشتریان ثروتمند او به دنبال مصرف نمایشی هستند. هرچند بیژن پاکزاد برای طبقات متوسط نیز محصولاتی طراحی کرده بود، اما تمرکز او بر طبقه مرفه بود. او آنها را به خوبی هدف گرفته بود و در راستای رضایت مشتریانش اقدام میکرد.
3) آمادگی برای استفاده از فرصتها
من موفقیت فوقالعاده خود را نتیجه سه چیز میدانم:
اول: مطالعه
دوم: تفکر و تأمل روی آنچه مطالعه میکنم
سوم: شکار فرصتهای طلایی
راز نیرومندی و جوان ماندن من در این است که هر روز چیز تازهای یاد میگیرم (و یادگیری همان مطالعه همراه با تفکر و تأمل است).
و من به شخصه به این اصل معتقدم که اگر قرار باشد «کائنات» ایدهای را به ذهن و دل یک انسان الهام کند و فرصتی نمایان شود، به سراغ انسانی میرود که آمادگی علمی و ذهنی پذیرش آن الهام را داشته باشد (و این یعنی شکار فرصتهای طلایی).
بیژن فقط روی استعدادهای ذاتی خود حساب باز نکرد، بلکه با تحصیل در رشتههای فنی مورد نیاز کسبوکارش مثل شیمی، و سپس تحصیل در رشته بازاریابی برای پی بردن به رمز و راز شناسایی، شناساندن و کسب رضایت مشتریان اصلی خود گامهای محکمی برداشت.
او هیچگاه از یادگیری دست برنداشت و فقط به تحصیلات دانشگاهی اکتفا نکرد و یادگیری او از دانشگاه بازار، دائمی بود.
4) احترام به حق مشتری
پس از ورود مشتری، قبل از هر پرسشی، ابتدا از او پذیرایی میکنم و سپس با او گفتوگو میکنم. این کار باعث میشود با مشتری رابطه دوستانهای ایجاد شود (من معتقدم مردم هوای دوستان خود را بیشتر دارند).
به خاطر دارم روزی یکی از میلیونرهای آفریقایی برای خرید به قصر فروشگاهی من در نیویورک آمد. او در فضای آرام و دلنشینی که من، حساب شده در تمام فروشگاه ایجاد کردهام، قدم زد و با شوق وصفناپذیری اجناس داخل فروشگاه را بازدید کرد. ناگهان حالش به هم خورد و روی پلهها و فرشهای نفیس استفراغ کرد.
خدمتکاران و کارکنان فروشگاه بلافاصله چهره درهم کشیدند و خواستند واکنش نشان دهند که با نگاهی سریع به همه آنها گفتم که حق ندارند چنین کنند.
وقتی بازدید تمام شد و آن میلیونر با یک خرید 200 هزار دلاری از فروشگاه خارج شد، از خدمتکاران خواستم راهپله و فرشها را تمیز کنند.
به آنها گفتم که:
«مشتری وقتی وارد مغازه میشود، درحقیقت صاحب آن است، چرا که بالقوه میتواند هر کالایی را بخرد. این حق مشتری است و باید به این حق او احترام گذاشت.»
5) برخورداری از شم اقتصادی
من فروشگاهی قصر مانند دارم که آن را برای پولدارترین ساکنین روی زمین آماده نمودهام تا برای ساعتی در سکوت و آرامش هر چه را میخواهند از آنجا بخرند.
میدانید چه شد که به فکر ساختن این فروشگاه قصر مانند افتادم؟
به دلیل برخورداری از شم اقتصادی!
چون من بر این باورم که در رگهای من به جای خون، رودخانهای از طلا جاری است و تکتک سلولهای وجود من از الماس ساخته شدهاند. من خودم را بسیار گرانبها میدانم.
و این همان شم اقتصادی است! (باوری که باعث میشود کارها را خلاقانه انجام دهم. و آنقدر تمرین کنم تا به مهارت و توانمندی برسم.)
تجربه به من ثابت نموده است که افراد خلاق و توانمند در کمترین زمان قابل تصور، ثروت و مکنت را به دست خواهند آورد و میتوانند شرایط رفتاری و ذهنی لازم، برای برخورد با پولدارترینهای روی زمین را پیدا کنند.
6) ایجاد فرهنگ ثروتمند شدن در محیط خانواده
من یک تاجرزادهام و درخانوادهای بزرگ شدم که فرهنگ پولسازی و پولآفرینی درآن غالب بود. الآن که به گذشته نگاه میکنم میبینم بیشتر از ثروت پدر ؛ خلاقیت ، نوآوری و خوداتکایی مرا در این جایگاه قرار داده است. به هر حال ثروت پاکزادیها را خیلیهای دیگر هم داشتند اما پسر هیچکدام از آنها بیژن نشد!
بچههای شما آن چیزی نمیشوند که شما میخواهید. بچههای شما آنچیزی میشوند که شما هستید! پس اگر میخواهید خانواده و نسلی ثروتمند داشته باشید، فضای خانواده را سرشار از اتفاقاتی کنید که در آن عاشقانه کار میکنید و پول میسازید.
من نیز به کارکردن هفت روز هفته نیاز ندارم، اما این کار را انجام میدهم چون به کارم عشق میورزم.
7) از نزدیک تماشا کردن
بیژن میگفت همسران مشتریان من،مرا خیلی دوست دارند. چون باعث فوقالعاده شدن آنها میشوم. و این عطر یکی از این دلایل است که جایزه اسکار نیویورک را به خود اختصاص داده بود.
بیژن میگوید: وقتی میخواستم عطر مردانهای بیافرینم که متفاوت باشد، سالهای زیادی وقت صرف کردم و با مخاطبان هدف بسیاری مصاحبه کردم و نهایتاً موفق شدم عطری بسازم که جایزه اسکار نیویورک را دریافت کند.
در واقع، بیژن حدسیات خود را بهجای از نزدیک تجربه کردن مشتری قرار نمیداد. با تحقیق و تجربه ارتباط نزدیک با مشتریان خود، احتمال موفقیتش را به نحو چشمگیری افزایش میداد.
دوستان بیژن پاکزاد نسبت به خوداحساس لیاقت زیادی داشته و بر روی هدف و خواسته اش کاملا تمرکز داشته مطالعه و تفکر و تامل داشته و فرصتهای طلایی رو از دست نمیداده و به موفقیت های بزرگ هم رسیده
روحش شاد
از خدا میخوام من و همه شما دوستان عزیز را جزء موفقترین افراد جهان قرار بده
وقتی نشانه ها رو دیدم به سرعتتتت همه دوره ها رو در سایت قبایتون تهیه کردم …ببخشید اینا ربطی شاید به دوره علم ثروت نداشته باشه …ولی خیلی خییییییییلی میخوام مثل استاد هدایتامو به خودم یاداوری کنم …باور کنین امروز به ابن فکر میکردم که باید درامد خودمو بیشتر کنم که بتونم دوره های بعدی استادو تهیه کنم دوره های شما مثل یه گگگنجه گنج ….
خواهش میکنم دوستای عزیزم هدایبتون رو به این مسیر به خودتون بااااااااارها و بااااااارها یاداوری کنین …منم دقیقا الان هدایتامووو باااااارها و بااااااااااااارها مرور میکنم سپاسگزاری میکنم تا این نیرو دوباره فعال بشه و هدایتمون کنه ….کل نکته همینه ..هدایت
خیلییییییییییی باید اعتقاد داشته باشیم به هدایت …هدایت حرکت زمین به دور خورشید …خلقت موجودات و همه و همه رو باور کن
ان شاالله هرجا که هستین در پناه الله یکتای مهربان شادو سالمو خوشبختو سعادتمند و ثروتمند باشید.
هذا من فضل ربی
هذا من فضل ربی
هذا من فضل ربی
#ازادی_یعنی_خدا_همیشه_همراه_من_است
روت مثل اکسیژن در هواست
نعمت های خداوند در هر لحظه در حال بارش است
خداوند بسیار وهاب و رزاق است
حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ
خداوند ما را کفایت می کند، و چه وکیل خوبی، چه سرپرست خوبی و چه یاور خوبی.
می توان این گونه هم معنا کرد:
خداوند ما را کفایت می کند، او بهترین وکیل و بهترین سرپرست و بهترین یاور است
من بر این باورم که در رگهای من به جای خون، رودخانهای از طلا جاری است و تکتک سلولهای وجود من از الماس ساخته شدهاند. من خودم را بسیار گرانبها میدانم.